امان از این بوی پاییز و آسمان ابری
که آدم نه خودش میداند دردش چیست
و نه هیچکس دیگر فقط میدانی که هرچه هوا سردتر میشود
دلت آغوش گرمتری میخواهد
و وای از وقتی که کسی نباشد
تا شانه ای بر آشفتگی روزهای پاییزیت بزند
و تو مجبوری تک و تنها پاهایت را در سینه جمع کنی و بخوابی ......
ولی من پاییز و زمستون و خیلی دوس دارم
من پاییز رو دوست ندارم چون همیشه و هر روزش غم دارم هواش جوریه که غم میشینه رو دلم اما زمستونو دوست دارم...
دوست دارم